محرمانه

دلنوشته ی زیر زاییده مهملات دوست عزیزم محمد مهدی خانمحمدی است 

دووووودش کنید

********* 

دیشب با یاد آدم دوسیب می زدم و هر چه به ذهن نامبارکم خطور می کرد در سینی تقدیم حوا می کردم؛ من به آدم بودن حوا مشکوکم. تو اگر پرتقال بزنی می فهمی دل یوسف انار شد از همین جنس؛ لا کردار لب بزنی ،بوی رسوایی ات را بلند می کند وسط حال خانه می زند زمین، همه دماغشان را می گیرند که بو دود می دهی؛ لب نزنی ،درد خماری اش آنقدر بالا می زند  که ۵ را هم بر عکس ببینی.

 

تازه این اولش است...

در لابه لای شیارهای مغزم غرق تفکر بودم که جرینگِ پیامک نجاتم داد، سقراط بود بی چاره بعد از کلی مغالطه پیمایی روز جول و پلاسش را کول کرده بود و دنبال دوساعت خواب در پیامک ها می گشت. زنش راس ساعت ۹ دم در خانه گذاشته بودش. آخر ۵ حرف و ۲ نقطه که حافظه ی زیادی نمی خواهد.

تو آخرش را حساب کن که

جامعه الزهرا از فوق لیسانس های خودش استادِ فلسفه پاس کردن می پذیرد.

شما بگو شطح؛ من مدح علیا مخدره می کنم که فی الحال مهد علیا۱ را نشتر به دست رو به روی خودم می بینم؛ امیر و کبیر هم نمی شناسد. من می ترسم که در حمام ، فین کنم چه برسد به حمامِ فین برم ،حالا شما هی با دانشگاه آهنگ کوچ اردو بزن و بگو:«فاز میده» وقتی نولت را گرفت می فهمی.

 خدا شاهد است و اینجا محضر وقتی از کنارشان رد می شوم عقلم هم سرخ می شود تا منتهی الیه کلماتش. نگو:« بچه مثبتِ خجالتیِ »من و سهرودی از ترس قلم می زنیم. چند روز آینده اسمم را در کتاب کاشفان۲ ببین من این جنس را کشف کردم، صد رحمت به شوکران  بامداد. همین اسفندیار که شش خوانش را در مکتب ایرانی پاس کرده، فکر می کنی مدیرش کیست؟ تومیریس۳

تو خیال کردی محض رضای مزدا۴ می خواهد ما کورش شویم؟

نخیر 

 باب این مدرسه  کوروش کشی است چه برسد به ساختمانش و گرنه خودش تندر دارد.

این خضعبلات طبعم صرفا حکمِ استامینفن کدئین را دارد من که آنتی هیستامین نخوردم که بتونم آنتی گرل بنویسم کهیر میزنم.

سردردم دردِ سر شد و بالعکس ،6 چرچیل مغزم زانوی تلمذ سیاست زمین زد وقتی ابوی گرام فرمود:

«حضرت علیه گفته اند:« شاعران بی شعور و بی شعوران شاعر بر سر کوه خیال به راه زنی دَرسَت مشغولند.» تا اطلاع ثانوی ترک انجمن می کنی و خود را به انجم علم می زیبی» شما اگر به روحت آنترک بدی بیاید به جسم ما تا سیراب شیردون می سوزی وقت ببینی به جرم یک دور سگ چرخی اضافی عقربه ی بزرگ، به یک سال حبس شعری محکومت کنند.

این شد که به باغ چرند و پرند زدیم و یک دو دهن با دهخدا سنتی دود کردیم تا مراعات کار رعیت کند.

القصه متفق القول شدیم که:«هر شیشه خورده ای که در وسط پارتی خلقت ریخته است از دست و پا چلفتگی اناث جماعت است.»


 

۱.مادر ناصرالدین شاه از جمله مسببین قتل امیر کبیر.

۲.«کاشفان فروتن شوکران» نویسنده احمد شاملو.

۳. ملکه ی ماساگتها به روایتی قاتل کوروش.

۴. اهورا مزدا خدای یگانه زرتشت.

نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 11:8 توسط فواد|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->
Design By : Pars Skin